روزمره‌ی پنجم


من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست

تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی

اینکه اینکه اینکه آدم بتونه تفاوت رو بفهمه تازه اول استفاده از حق انتخابه، چون در این مرحله است که «گزینه‌های مختلف» پدید میاد!

و مسئولیت(و تاسف) برانگیزه اینکه گاهی فکر میکنم حق انتخاب ندارم.
--
قانون ت!
ت ت --> ت ت ت!
 تفکر تحلیلگر --> توانایی تشخیص تفاوت‌ها

 



نظرات شما عزیزان:

معصومه
ساعت15:00---28 فروردين 1393
:فاز مودب و خانوم (چنـــــد رووزه خانوم شدم دقت کردی مثه آدم خدافظی میکنم؟تو سرما خوردی من رفتم تو خودم!جالبه!!)

میگم به هر حال شاید اوقاتی هم باشه که حسب جبر واقعا حق انتخاب وجود نداشته باشه.هر چند تصور کدر و خاکستری ای به نظر میاد اما به هر حال دیدم که میگم!


پاسخ: دقیقا یه مشکلی هس که انقدر مودب شدیم! (انصافا تو این چند روزه نمیدونم سرما از کجا پیدا کردم تکخوری کردم! اصن یه وزی) خب! در مورد اون اوقاتی که گفتی باید بگم : بل-بله! استثنائا(D:) موافقم.
(اتفاقا دید اگه خاکستری باشه که خوبه، تلفیقی از سیاه و سفید) خولاصه اینکه بیشتر از این تو فاز مودب حرفم نمیاد! برو خونتون اصلا! :|


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





برچسب:, 18:53 توسط فاطمه صلاحی| |